آبخيزداري گزينه بهينه براي توسعه پايدار
بطور كلي استراتژي آبخيزداري حفظ احياء و بهرهبرداري صحيح از منابع آبي و خاكي و گياهان موجود ميباشد و بر آن است كه از هدر رفتن آنها جلوگيري كند. هدر رفتن خاك در واقع با فرسايش خاك آغاز ميگردد.
قشر حاصلخيز خاك (خاك سطحالارضي) منبع غذائي براي گياهان ميباشد با فرسايش اين قسمت كه در واقع اولين و مهمترين قسمت خاك ميباشد قدرت توليدي اراضي كاشته شده و كمبود موادغذائي خود را نشان خواهد داد. در ايران سالانه بطور متوسط 1500 تن در كيلومتر مربع خاك در اثر فرسايش آبي از دست ميرود كه معادل 75 كيلوگرم ازت، 24 كيلوگرم فسفر، و 8 كيلوگرم پتاس در هر هكتار است (نوروزي 1370). اين عناصر مواد اوليه لازم در ساخت و سازههاي گياهي و مورد نياز انسان ميباشد .
يكي از مهمترين اهداف آبخيزداري استحصال آب است اين امر به دو طريق مستقيم و غيرمستقيم صورت ميگيرد. استحصال آب به طريق مستقيم از طريق احداث بندهاي خاكي و حوضچههاي پخش سيلاب ميباشد كه ميتواند با برنامهريزي صحيح مورد استفاده قرار گيرد. همچنين ميتوان با نفوذ دادن آب به داخل زمين كه به روشهاي مختلف قابل انجام است استحصال غيرمستقيم آب نمود و سفرههاي زيرزميني را تغذيه كرد. بدين ترتيب ميتوان گفت هرجا آب وجود داشته باشد توسعه هم وجود دارد.
توسعه وقتي است كه زندگي وجود دارد و زندگي منوط به آب است.
جنبه ديگر موضوع ايجاد اشتغال و درآمدزائي براي مردم و ساكنين حوزههاي آبخيز است كه يكي از اهداف اصلي آبخيزداري است. توسعه صنايع روستائي، دامپروري و كشاورزي مكانيزه، بالابردن بازده اراضي بويژه اراضي ديم، توليد علوفه و ... از برنامههائي است كه در جهت افزايش درآمد روستائيان مدنظر ميباشد.
براي كاهش خطرات سيل، آبخيزداري كنترل تند آبها در بالادست را توصيه ميكند بعبارت ديگر آبخيزداري سعي دارد خطر و مشكل را در منشاء كنترل كند.
در عرصه توسعه پايدار بعنوان دغدغهاي جهاني، بنظر ميرسد بايستي منابع موجود بطور عادلانه بين فقير و غني يا شمال و جنوب تقسيم شود، بدون آنكه به تغيير و تحولات ژرفي بپردازيم كه در مقابل مجامع ما قرار دارد قسمتي از پيشرفت در زمينه توسعه پايدار در گرو اين است كه بپذيريم در سطوح شخصي و نهادي بايد ريسك كرد و مخاطراتي را قبول نمود.
سالهاست كه تعادلي بين افزايش جمعيت و منابعطبيعي موجود، وجود ندارد ولي مشكل كماكان باقي است.
راهحل آن مستلزم يك عزم ملي است نتيجه صحيح در صورتي بدست ميآيد كه تصميمات درستي اتخاذ كنيم. بايد نتايج حاصل از عملكرد سازمانها و ارگانهاي مختلف در اختيار يكديگر قرار گيرد و بدون حب و بغض مورد استفاده قرار گيرد. در بين افراد موارد زيادي وجود دارد كه نشان ميدهد بسياري از ما همكاري با محققان ديگر رشتهها را نياموختهايم. برخلاف حرفههائي كه كار تيمي و روابط انساني در آنها بسيار ارزشمند است دانشمندان معمولاً آموختهاند كه بيشتر با دادهها و مدلها سروكار داشته باشند و با همتايان خود بيشتر رقابت كنند تا همكاري اين مسأله گاهي در سطح سازماني هم وجود دارد. بلاتكليفي و نفع شخصي ديگر نميتواند بهانهاي براي عدم مبارزه با تخريب اكوسيستمهاي طبيعي باشد براي توسعه پايدار لازم است يك نكته را عميقاً باور كنيم كه:
«جلوگيري كردن از تخريب طبيعت و اكوسيستمهاي حياتي اولين قدم است»